فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

اسم : جعفر
لقبها : صادق- مصدق - محقق - کاشف الحقایق - فاضل - طاهر - قائم - منجی - صابر
كنیه : ابوعبدالله - ابواسماعیل - ابوموسی
نام پدر : حضرت امام محمد باقر ( علیه السلام )
نام مادر : فاطمه ( ام فروه ) دختر قاسم بن محمد بن ابی بكر
زمان تولد : هفدهم ربیع الاول سال 83 هجری
در روز جمعه یا دوشنبه ( بنا بر اختلاف ) در هنگام طلوع فجر مصادف با میلاد حضرت رسول . بعضی ولادت ایشان را روز سه شنبه هفتم رمضان و سال ولادت ایشان را نیز برخی سال 80 هجری ذكر كرده اند .
محل تولد : مدینه منوره

 

 

 

 

بقیه در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: خلاصه ای زندگی نامه ی 14معصوم ، حضرت امام جعفر صادق(ع) ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 11 آذر 1393برچسب:, | 21:9 | نویسنده : یک دل سیر شوق ثامن الحججی |


اسم مبارك آن بزرگوار علي است و مشهورترين القاب آن حضرت زين العابدين و سجّاد است و مشهورترين كنية او ابامحمد وابوالحسن است. مدّت عمر آن بزرگوار مثل پدر بزرگوارش پنجاه و هفت سال است زيرا پانزدهم جمادي الاول سال سي و هشت از هجرت به دنيا آمد. تولد آن بزرگوار دو سال قبل از شهادت اميرالمؤمنين (ع) است و تقريباً بيست و سه سال به پدر بزرگوار زندگي كرد. پس مدت امامت آن بزرگوار سي و چهار سال است.

حضرت سجّاد (ع) پدري چون حسين دارد و مادرش دختر يزدگرد پادشاه ايران است كه دست عنايت حق بطور خارق العاده اين دختر را به امام حسين مي رساند. شرافت اين زن آن است كه مادر نه نفر از ائمة طاهرين مي شود و چنانچه حسين (ع) اب الائمه است. اين زن نيز ام الائمه است. و اما از نظر فضايل انساني: امام سجّاد (ع) گرچه با اهل بيت عليهم السلام وجه اشتراك در همة فضايل دارند و هيچ فرقي ميان آنان از نظر صفات و فضايل انساني نيست، اما از نظر گفتار و كردار شباهت تامّي به جدشان اميرالمؤمنين عليه السلام دارد.
ايمان امام سجاد (ع)
اميرالمؤمنين (ع) در دعاي صباح مي گويد:
يا من دل علي ذاته بذاته. «اي كسي كه برهان وجود خود هستي.»
حضرت سجّاد نيز در دعاي ابوحمزة ثمالي مي گويد:
 بك عرفتك وانت دللتني عليك وعويني اليك ولولا انت لم أدرما انت. «تو را به خودت شناختم و تو دلالت نمودي مرا بر خودت و دعوت نمودي به خودت و اگر نبودي، ترا نمي شناختم.»
اين گونه كمات منتهاي ايمان را مي رساند و اين همان ايمان شهودي است كه اميرالمؤمنين مي فرمايد:
لو كشفت لي الغطاء ما ازددت يقينا.
«اگر بر فرض محال ممكن بود خدا را بر اين چشم ظاهري ديد و مي ديدم بر يقين من كه الآن به ذات مقدس حق دارم افزوده نمي شد.».

علم امام سجّاد (ع)

اگر اميرالمؤمنين عليه السلام مي گويد: «از من بپرسيد هرچه مي خواهيد كه به خدا قسم تمام وقايع را تا روز قيامت مي دانم، حضرت سجاد نيز مي گويد: «اگر نمي ترسيدم كه مردم در حق ما غلوّ كنند، وقايع را تا روز قيامت مي گفتم.»

تقواي امام سجاد (ع)

اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمود:
 والله لو اعطيت الاقاليم السبعة وما تحت افلا كها علي ان اعصي في نملة اسلبها جلب شعيرة ما فعلت.
«به خدا قسم اگر تمام عالم هستي را به من دهند كه به مورچه اي ظلم كنم و بيجهت پوست جوي را از دهان آن بگيرم، نمي كنم.»

حضرت سجّاد نيز مي فرمود:

تعصي الاله وانت تظهر حبّه                                    هذا لعمري في الفعال بديع

 

لو كنت تظهر حبه لأطعته                                      ان المحب لمن يحب مطيع

«خداوند را معصيت مي كني و ادعا مي كني كه او را دوست داري. به جان من اين ادعا از عجايب امور است. اگر راستي خدا را دوست داشتي او را اطاعت مي كردي، زيرا محّب هميشه مطيع محبوب است.»


در اين اشعار نيز امام سجاد مي گويد محال است كه خداوند را معصيت كنم، زيرا او را دوست دارم.

عبادت امام سجاد (ع)

دربارة اميرالمؤمنين گفته شده است كه روزها به ايجاد باغ و قنات براي فقرا و محتاجين مشغول بود، و تا به صبح عبادت مي كرد. حضرت سجّاد نيز چنين بود چه بسيار باغها و قنوات كه به دست ايشان براي ديگران آباد يا ايجاد شد. عبادت و سجدة او به حدي بود كه به زين العابدين و سجّاد ملقّب شد.

از رسول اكرم روايت شده كه روز قيامت خطاب مي شود: «كجا است زين العابدين؟» و مي بينم كه فرزندم علي بن الحسين جواب مي دهد و مي آيد. از امام باقر روايت شده كه: «پدرم را مي ديدم كه از كثرت عبادت پاهاي او ورم كرده، و صورت او زرد، و گونه هاي او مجروح، و محل سجدة او پينه بسته بود.»

سخاوت، فتوت و رأفت امام سجّاد (ع)

در تاريخ است يكي از كارهاي اميرالمؤمنين (ع) اداره كردن فقرا بطور مخفيانه بوده است. اميرالمؤمنين شبها خوراك، پوشاك و هيزم به خانة بينوايان مي برد، و آن بينوايان حتي نمي دانستند كه چه كسي آنها را اداره مي كند. همچنين ميان مورخين مشهور است كه امام سجاد (ع) چنين بوده است.

راوي مي گويد: در محضر امام صادق (ع) بوديم كه از مناقب اميرالمؤمنين (ع) صحبت شد و گفته شد هيچ كس قدرت عمل اميرالمؤمنين را ندارد و شباهت هيچ كس به اميرالمؤمنين، بيشتر از علي بن الحسين نبوده است كه صد خانواده را اداره مي كرد. شبها گاهي هزار ركعت نماز مي خواند.»

از طريق اهل تسنن روايت شده است كه چون حضرت سجاد شهيد گشت روشن شد كه آن حضرت صد خانواده را بطور مخفي اداره مي كرده است.

زهد امام سجّاد (ع)

چنانچه اميرالمؤمنين (ع) زاهد به تمام معني بوده است و دلبستگي به مالي و به كسي جز به خداي متعال نداشته است. همچنين بوده است امام سجاد (ع). لذا به اصحاب خود سفارش مي فرمود:
 اصحابي، اخواني، عليكم بدار الآخرة ولا اوصيكم بدار الدنيا فانكم عليها وبها متمسكون اما بلغكم ان عيسي عليه السلام قال للحواريين. الدنيا قنطرة فاعبروها ولا تعمروها. وقال: من يبني علي موج البحر داراً؟ تلكم الدار الدنيا ولا تتخذوها قراراً.
«اي ياران من، برادران من، مواظب خانة آخرت باشيد من سفارش دنيا را به شما نمي كنم زيرا شما بر آن حريص هستيد و به آن چنگ زده ايد. آيا نشنيده ايد كه حضرت عيسي به حواريون مي گفت: دنيا پل است، از روي آن بگذريد و به تعميرش نپردازيد! چه كسي روي موج آب خانه مي سازد؟ موج دريا اين دنيا است، به آن دلبستگي نداشته باشيد.»

شجاعت اميرالمؤمنين (ع)

شجاعت اميرالمؤمنين (ع) زبانزد خاص و عام است. و اگر گفتار امام سجاد (ع) را در مجلس ابن زياد و در مجلس يزيد و مخصوصاً خطبة آن بزرگوار را در مسجد شام در نظر بگيريم شجاعت اين بزرگوار نيز بر ما روشن مي شود.

اميرالمؤمنين شجاعت خود را در ميدان براي افرادي مثل عمروبن عبدود و مرحب خيبري به كار مي برد و فرزند گرامي او امام سجّاد، شجاعت را در مجلس ابن زياد و مجلس يزيد و روي منبر در مسجد شام به كار برده است.

سياست امام سجّاد (ع)

اميرالمؤمنين به اقرار همة مورخين از سنّي و شيعه پاسدار اسلام بود و رأي و تدبير او فوق العاده مفيد بود، چنانكه عمر بيشتر از هفتاد مورد گفته است: لولا علي لهك عمر، يعني: «اگر علي نبود عمر هلاك شده بود.»

امام سجاد عليه السلام در مدت سي و پنج سال پاسدار شيعه بود. مورخين معتقدند كه تدبير امام سجّاد، مدينه را و بسياري از شيعيان را از دست كساني چون يزيد و عبدالملك مروان نجات داد.

حلم امام سجاد (ع)

دربارة اميرالمؤمنين گفتاري نقل شده و ايشان فرمودند: «برآدم بيخردي گذشتم كه به من بد مي گفت. از او صرف نظر كردم گويي كه او حرفي نزده است.»
دربارة امام سجاد نيز گفتاري نقل شده است و ايشان فرمودند:
 «بر كسي گذشتم كه به من بد مي گفت. بدو گفتم كه اگر راست مي گويي خداوند متعال مرا رحمت كند، و اگر دروغ مي گويي خدا تو را بيامرزد!»

تواضع امام سجاد (ع)

آن حضرت با فقرا مي نشست، با آنان غذا مي خورد، از آنان دلجويي مي كرد، به آنان لطف داشت و پناه آنان بود، براي آنان كار مي كرد و از آنان پذيرايي مي نمود، و دربارة آنان به ديگران سفارش مي كرد.

تاريخ نويسان اقرار دارند كه امام سجاد (ع)، دوست داشت فقيران، يتيمان و بينوايان سر سفره اش باشند و با آنها بنشيند، غذا براي آنها آماده كند و حتي غذا در دهن آنان بگذارد.

فصاحت و بلاغت امام سجّاد (ع)

فصاحت به معني خوب سخن گفتن، مجاز، كنايه، لطايف و مثالها را به كار بردن است. و بلاغت سخن خوب گفتن، بجا سخن گفتن، از طول كلام بي فايده پرهيز داشتن است. فصاحت و بلاغت اميرالمؤمنين مورد اقرار همه است آنچنانكه دربارة نهج البلاغه گفته شده:

دون كلام الخالق وفوق كلام المخلوق.

«پايين تر از كلام خالق و بالاتر از كلام مخلوق است.»

امام سجّاد صحيفة كامله سجاديه را به جهان عرضه داشت. صحيفه اي كه چون آن نيامده و نخواهد آمد. صحيفه اي كه در ضمن دعا، معارف اسلام، سياست اسلام، اخلاق اسلام، اجتماعيات اسلام، حقانيت شيعه، حقانيت اهل بيت، انتقاد از ظلم و ظالم، سفارش به حق و حقيقت، و بالاخره يك دوره معارف اسلامي را آموزش مي دهد. صحيفه اي كه محققين اسم آن را اخت القرآن، انجيل اهل بيت، زبور آل محمد نهاده اند. صحيفه اي كه ابلهي با فصاحت ادعا كرد كه مي تواند چون آن بياورد چون قلم به دست گرفت و نتوانست، دق كرد و مرد.

جهاد امام سجاد (ع)

اميرالمؤمنين عليه السلام بزرگترين مجاهد اسلام است كه توانست اسلام را از دست كفار و مشركين نجات دهد. ولي فرزندش امام سجّاد گرچه در كربلا كشته نشد اما وجودش، بقايش و اسارتش عامل بقاي اسلام بوده است. قيام ابي عبدالله الحسين (ع) درختي بود كه در كربلا كاشته شد و آبياري و به ثمر رساندن و نگاهداري از آن به دست امام سجاد (ع) به دست زينب كبري انجام گرفت.

تدبير امام سجاد در اسارت، گريه هاي امام سجاد در مدينه، نوحه خواني و روضه خوانيهاي آن حضرت در مدت سي و پنج سال سخنرانيش، به موقع جهادي بود فوق العاده مفيد و ثمربخش كه تحليل سياسي تاريخ، اين مطالب را نشان مي دهد.

عفو و جوانمردي امام سجّاد (ع)

اگر تاريخ دربارة اميرالمؤمنين (ع) مي گويد كه چگونه از ابن ملجم مواظبت كرد و هنگامي كه ظرف شيري را براي حضرت مي آوردند نيمي را مي خورد و نيم ديگر را براي او مي فرستاد، و دربارة او وصيّت و سفارش فراوان نمود، دربارة امام سجّاد نيز منقول است كه: فرماندار مدينه كه دل امام سجاد را خون كرده بود، از طرف عبدالملك مروان معزول شد و امر شد كه او را به درختي ببندند و مردم بيايند و به او توهين كنند. امام سجاد (ع) اصحاب خود را خواست و سفارش فرمود كه مبادا به او توهين شود! امام سجاد نزد او رفت و او را دلداري داد و نزد عبدالملك مروان وساطت او را كرد كه از اين خواري نجات يابد.

آن فرماندار معزول مي گفت از علي بن الحسين و يارانش ترس دارم زيرا به آنها ظلم بسيار كردم.

ابهت و شخصيت امام سجّاد (ع)

دربارة اميرالمؤمنين (ع) گفته شده كه بسيار متواضع بود، ولي بزرگي شخصيّت آن بزرگوار ميان همه محفوظ بود. همچنين است فرزند عزيزش امام سجاد (ع).

در تاريخ ضبط است كه هشام بن عبدالملك به حج آمده بود و كثرت جمعيت مانع شدكه حجر الاسود را استلام كند. پس در گوشه اي براي او فرشي انداخته و نشسته بود كه امام سجّاد وارد طواف شد و وقتي به حجر الاسود رسيد، مردم كنار رفتند و حضرت مكرّر استلام نمود. هشام فوق العاده ناراحت شد. يكي از اطرافيان پرسيد: اين مرد كيست كه مردم چنين به او احترام دارند؟ هشام تجاهل كرد و گفت نمي دانم. فرزدق آنجا بود، في البداهة قصيدة مفصلي دربارة امام سجاد سرود. ما چند بيت از آن قصيده را مي آوريم: تمام قصيده در مناقب ابن شهر آشوب موجود است:


هذا الذي تعرف البطحاء وطاته                              والبيت يعرفه والحل والحرم

ما قال لاقط الا في تشهده                                    لولا التشهد كانت لانه نعم

يغضي حياء ويغضي من مهابته                                فما يكلم الا حين يبتسم

من معشر حبهم دين وبغضهم                              كفر وقربهم منجي ومقتصم

مقدم بعد ذكر الله ذكرهم                                 في كل فرض ومختوم به الكلم


«اين مردي است كه حجاز، خانة خدا، حل، حرم او را مي‌شناسند. نه، در كلامش نيست ـ حاجت سائل را هميشه برآورده مي كند جز در تشهد ـ كه لا اله الا الله مي گويد. و اگر تشهد در نماز نبود، نه او، هميشه آري بود: هنگام برخورد با مردمان چشمها را فرو مي بندد براي آنكه حيا دارد، و ديگران چشم فرو مي بندد به جهت ابهتي كه او دارد. و سخن با او نمي گويند مگر كه آن بزرگوار تبسّم كند. روز قيامت حب آنها دين است و بغض آنها كفر است و قرب و نزديكي به آنان پناه و نجات انسانها است. در نمازها ياد آنها و اسم آنها مقدم بر هر چيزي است بعد از اسم خداي متعال. و نمازها به اسم آنان تمام مي شود ـ يعني در نماز بعد از اسم خدا در اقامه، اسم اهل بيت است و آخر مطلب كه در تشهد آخر گفته مي شود باز اسم اهل بيت است.

 گفته شده كه فرزدق به اين اشعار آمرزيده شده است و به گفتة جامي اگر اهل عالم به اين اشعار آمرزيده شوند جا دارد.

زندگي امام سجاد (ع)

مي دانيم زندگي اميرالمؤمنين (ع) پر تلاطم بود در نهج البلاغه مي فرمايد: صبرت وفي العين قذي وفي الحلق شجي. يعني: «صبر نمودم در مصايب نظير كسي كه خاري در چشم و استخواني در گلو داشته باشد.» ولي زندگي امام سجّاد عليه السلام از زندگي اميرالمؤمنين عليه السلام بسيار پرتلاطم تر بود. آن حضرت در بحبوحة جنگ صفين به دنيا آمد: در زمان معاويه و آن جناياتش پرورش پيدا كرده. معاويه را با كشتارهاي دسته جمعي شيعيان، با اشاعة سبّ اميرالمؤمنين در خطبه ها و بعد از نمازها ديده است. بعداً حماسة كربلا و اسارت، كه هر روزي از آن چند بار مرگ است، مجلس ابن زياد و مجلس يزيد را با اهل بيت پدرش پشت سر نهاد. قضية حره كه ننگي است بر دامن مسلمانان را مشاهده كرد.

يزيد سال دوم سلطنت، شخصي را با پنج هزار لشگر به مدينه فرستاد و دستور قتل عام داد و سه روز مدينه را براي لشگريان خود مباح اعلام نمود.

او شاهد قضية عبدالله بن زبير است ـ كه همة بني هاشم و من جمله محمد بن حنفيه را در شعب ابي طالب جمع نمود كه بسوزاند و چون دشمن رسيد موفق نشد ـ شاهد مروان بن حكم بود كه دشمن سرسخت اهل بيت بود. شاهد حكومت عبدالملك مروان با فرماندارش حجاج بن يوسف ثقفي است. زنداني زندان حجاج بن يوسف است كه در ميان بياباني، پنجاه هزار زنداني در آن زندان بود و دميري در حياة الحيوان مي گويد خوراك آنها دو قرصه نان بود كه بيشتر آن خاكستر بود. شاهد كشتار بيشتر از صد هزار نفر بود به جرم دوستي با اهل بيت. پنجاه و هفت سال در اين دنيا زندگي كرد ولي هر روز از آن براي آن بزرگوار قتلگاهي بود.

 

 

 

 

بقیه در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: خلاصه ای زندگی نامه ی 14معصوم ، حضرت امام محمد باقر(ع) ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 11 آذر 1393برچسب:, | 21:7 | نویسنده : یک دل سیر شوق ثامن الحججی |


اسم مبارك آن بزرگوار علي است و مشهورترين القاب آن حضرت زين العابدين و سجّاد است و مشهورترين كنية او ابامحمد وابوالحسن است. مدّت عمر آن بزرگوار مثل پدر بزرگوارش پنجاه و هفت سال است زيرا پانزدهم جمادي الاول سال سي و هشت از هجرت به دنيا آمد. تولد آن بزرگوار دو سال قبل از شهادت اميرالمؤمنين (ع) است و تقريباً بيست و سه سال به پدر بزرگوار زندگي كرد. پس مدت امامت آن بزرگوار سي و چهار سال است.

حضرت سجّاد (ع) پدري چون حسين دارد و مادرش دختر يزدگرد پادشاه ايران است كه دست عنايت حق بطور خارق العاده اين دختر را به امام حسين مي رساند. شرافت اين زن آن است كه مادر نه نفر از ائمة طاهرين مي شود و چنانچه حسين (ع) اب الائمه است. اين زن نيز ام الائمه است. و اما از نظر فضايل انساني: امام سجّاد (ع) گرچه با اهل بيت عليهم السلام وجه اشتراك در همة فضايل دارند و هيچ فرقي ميان آنان از نظر صفات و فضايل انساني نيست، اما از نظر گفتار و كردار شباهت تامّي به جدشان اميرالمؤمنين عليه السلام دارد.

 

 

 

بقیه در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: خلاصه ای زندگی نامه ی 14معصوم ، حضرت امام سجاد(ع) ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 11 آذر 1393برچسب:, | 21:4 | نویسنده : یک دل سیر شوق ثامن الحججی |

ولادت

 

در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت (1) دومين فرزند برومند حضرت على وفاطمه , كه درود خدا بر ايشان باد, در خانه وحى و ولايت چشم به جهان گشود. چون خبر ولادتش به پيامبر گرامى اسلام (ص ) رسيد, به خانه حضرت على (ع ) و فاطمه (س ) آمد و اسما (2) را فرمود تا كودك را بياورد.اسما او را در پارچه اى سپيد پيچيد و خدمت رسول اكرم (ص ) برد, آن گرامى به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت.(3)
به روزهاى اول يا هفتمين روز ولادت با سعادتش , امين وحى الهى , جبرئيل  فرود آمد و گفت : سلام خداوند بر تو باد اى رسول خدا, اين نوزاد را به نام پسر كوچك هارون (شبير) (4) كه به عربى (حسين ) خوانده مي شود نام بگذار.(5)چون على براى تو به سان هارون براى موسى بن عمران است , جز آن كه تو خاتم پيغمبران هستى .و به اين ترتيب نام پرعظمت حسين از جانب پروردگار, براى دومين فرزند فاطمه (س ) انتخاب شد.
به روز هفتم ولادتش , فاطمه زهرا كه سلام خداوند بر او باد, گوسفندى را براى فرزندش به عنوان عقيقه (6) كشت , و سر آن حضرت را تراشيد و هم وزن موى سر او نقره صدقه داد. (7)

 

 

 

 

بقیه در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: خلاصه ای زندگی نامه ی 14معصوم ، حضرت امام حسین(ع) ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 11 آذر 1393برچسب:, | 16:13 | نویسنده : یک دل سیر شوق ثامن الحججی |

تولد و کودکي
امام حسن (ع ) فرزند امير مؤمنان علی بن ابيطالب و مادرش مهتر زنان فاطمه زهرا دختر پيامبر خدا (ص ) است . امام حسن (ع ) در شب نيمه ماه رمضان سال سوم هجرت در مدينه تولد يافت . وي نخستين پسری بود که خداوند متعال به خانواده علی و فاطمه عنايت کرد. رسول اکرم (ص ) بلا فاصله پس از ولادتش ، او را گرفت و در گوش چپش اقامه گفت . سپس برای او بار گوسفندی  قربانی کرد، سرش را تراشيد و هموزن موی سرش - که يک درم و چيزی افزون بود - نقره به مستمندان داد. پيامبر (ص ) دستور داد تا سرش را عطر آگين کنند و از آن هنگام آيين عقيقه و صدقه دادن به هموزن موی سر نوزاد سنت شد. اين نوزاد را " حسن " نام داد و اين نام در جاهليت سابقه نداشت . کنيه او را ابومحمد نهاد و اين تنها کنيه اوست . لقب های او سبط، سيد، زکي ، مجتبی است که از همه معروفتر "مجتبي " مي باشد. پيامبر اکرم (ص ) به حسن و برادرش حسين علاقه خاصی داشت و بارها مي فرمود که حسن و حسين فرزندان منند و به پاس همين سخن علی به ساير فرزندان خود مي فرمود : " شما فرزندان من هستيد و حسن و حسين فرزندان پيغمبر خدايند ". امام حسن هفت سال و خرده ای زمان جد بزرگوارش را درک نمود و در آغوش مهر آن حضرت بسر برد و پس از رحلت پيامبر (ص ) که با رحلت حضرت فاطمه دو ماه يا سه ماه بيشتر فاصله نداشت ، تحت تربيت پدر بزرگوار خود قرار گرفت . امام حسن (ع ) پس از شهادت پدر بزرگوار خود به امر خدا و طبق وصيت آن حضرت ، به امامت رسيد و مقام خلافت ظاهری را نيز اشغال کرد، و نزديک به شش ماه به اداره امور مسلمين پرداخت . در اين مدت ، معاويه که دشمن سرسخت علی (ع ) و خاندان او بود و سالها به طمع خلافت ( در آغاز به بهانه خونخواهی عثمان و در آخر آشکارا به طلب خلافت ) جنگيده بود، به عراق که مقر خلافت امام حسن (ع ) بود لشکر کشيد و جنگ آغاز کرد. ما دراين باره کمی بعد تر سخن خواهيم گفت . امام حسن (ع ) از جهت منظر و اخلاق و پيکر و بزرگواری به رسول اکرم (ص ) بسيار مانند بود. وصف کنندگان آن حضرت او را چنين توصيف کرده اند: " دارای رخساری سفيد آميخته به اندکی سرخي ، چشمانی سياه ، گونه ای هموار، محاسنی انبوه ، گيسوانی مجعد و پر، گردنی سيمگون ، اندامی متناسب ، شانه يی عريض ، استخوانی درشت ، ميانی  باريک ، قدی ميانه ، نه چندان بلند و نه چندان کوتاه . سيمايی نمکين و چهره ای در شمار زيباترين و جذاب ترين چهره ها ". ابن سعد گفته است که " حسن و حسين به ريگ سياه ، خضاب مي کردند "

 

 

 

بقیه در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: خلاصه ای زندگی نامه ی 14معصوم ، حضرت امام حسن(ع) ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 11 آذر 1393برچسب:, | 16:5 | نویسنده : یک دل سیر شوق ثامن الحججی |

حضرت فاطمه (س) در نزد مسلمانان برترين و والامقام ترين بانوی جهان در تمام قرون و اعصار می‌باشد. اين عقيده بر گرفته از مضامين احاديث نبوی است. اين طايفه از احاديث، اگر چه از لحاظ لفظی دارای تفاوت هستند، اما دارای مضمونی واحد می‌باشند. در يکی از اين گفتارها (که البته مورد اتفاق مسلمانان، اعم از شيعه و سنی است)، رسول اکرم (ص) می‌فرمايند: "فاطمه سرور زنان جهانيان است".

 

  نام ، القاب ، کنيه‌ها :

  نام مبارک آن حضرت، فاطمه است و از برای ايشان القاب و صفات متعددی همچون زهرا، صديقه، طاهره، مبارکه، بتول، راضيه، مرضيه، نيز ذکر شده است. فاطمه، در لغت به معنی بريده شده و جدا شده می‌باشد و علت اين نامگذاری بر طبق احاديث نبوی، آنست که: پيروان فاطمه ( س ) به سبب او از آتش دوزخ بريده، جدا شده و برکنارند.

 AWT IMAGE

 

 

 

  بقیه در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: خلاصه ای زندگی نامه ی 14معصوم ، حضرت زهرای مرضیه(ع) ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 11 آذر 1393برچسب:, | 15:59 | نویسنده : یک دل سیر شوق ثامن الحججی |

بسمه تعالی

حضرت علی(ع) فرزند ابوطالب ده سال پیش از بعثت متولد شد و پس از شش سال در اثر قحطی که در مکه اتفاق افتاد بنا به در خواست پیغمبر اکرم (ص) از خانه پدر به خانه پسر عموی خود یعنی پیامبر منتقل گردید و تحت سرپرستی و پرورش مستقیم آن حضرت درآمد. پس از چند سال که پیغمبر اکرم (ص) به موهبت نبوت نایل شد و برای نخستین بار در (غار حرا) وحی آسمانی به وی رسید وقتی که از غار رهسپار شهر و خانه خود شد , شرح حال را فرمود ,  علی (ع) به آن حضرت ایمان آورد و باز در مجلسی که پیغمبر اکرم (ص) خویشاوندان نزدیک خود را جمع و به دین خود دعوت نموده فرمود:

((نخستین کسی که از شما دعوت مرا بپذیرد خلیفه و وصیه و وزیر من خواهد بود , تنها کسی که از جای خود بلند شد و ایمان آورد علی (ع) بود و پیغمبر اکرم (ص) ایمان او را پذیرفت و وعده های خود را درباره اش امضا نمود و از این روی علی (ع) نخستین کسی است در اسلام که ایمان آورد و نخستین کسی که هرگز غیر خدای یگانه را نپرستید)).

  علی (ع) پیوسته ملازم پیغمبر (ص) بود تا آن حضرت از مکه به مدینه هجرت نمود و در شب هجرت نیز که کفار خانه آن حضرت را محاصره کرده بودند و تصمیم داشتند آخر شب به خانه ریخته و آن حضرت را در بستر خواب قطعه قطعه نمایند , علی (ع) در بستر پیغمبر اکرم (ص) خوابیده و آن حضرت از خانه بیرون آمده رهسپار مدینه گردید و پس از آن حضرت مطابق وصیتی که کرده بود , امانتهای مردم را به صاحبانش رد کرده , مادر خود و دختر پیغمبر را با دو زن دیگر برداشته به مدینه حرکت نمود.

در مدینه نیز ملازم پیغمبر اکرم (ص) بود و آن حضرت در هیچ خلوت و جلوتی علی را کنار نزد و یگانه دختر محبوب خود فاطمه را به وی تزویج نمود و در موقعی که میان اصحاب خود عقد اخوت می بست او را برادر خود قرار داد.

علی در همه جنگها که پیغمبر اکرم شرکت فرموده بود حاضر شد جز جنگ تبوک که آن حضرت او را در مدینه به جای خود نشانیده بود و در هیچ جنگی پای به عقب نگذاشت و از هیچ حریفی روی نگردانید و در هیچ امری مخالفت پیامبر (ص) را نکرد چنانچه آن حضرت فرمود:

((هرگز علی از حق و حق از علی جدا نمی شود)).

علی (ع) در روز رحلت پیامبر اکرم 33 سال داشت و با اینکه در همه فضایل دینی سرآمد و در میان اصحاب پیغمبر ممتاز بود به عنوان اینکه او جوان است و مردم به واسطه خون  های که در جنگها پیشاپیش پیامبر اکرم (ص) ریخته با وی دشمنند از خلافت کنارش زدند و به این ترتیب دست آن حضرت از شئونات عمومی به کلی قطع شد وی نیز گوشه خانه را گرفته به تربیت افراد پرداخت و 25 سال که زمان سه خلیفه پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) بود گذرانیده و پس از کشته شدن خلیفه سوم مردم با آن حضرت بیعت نموده و به خلافت برگزیدند.

آن حضرت در خلافت خود که تقریبا 4 سال و 9 ماه طول کشید سیرت پیامبر اکرم (ص) را داشت و به خلافت خود صورت نهضت و انقلاب داده به اصلاحات پرداخت و البته این اصلاحات به ضرر برخی از سودجویان تمام می شد و از این رود عده ای از صحابه که پیشاپیش آنها عایشه , طلحه ,  زبیر و معاویه بودند خون خلیفه سوم را دستاویز قرار داده سر به مخالفت برافراشتند و بنای شورش و آشوب گری گذاشتند.

آن حضرت برای خوابانیدن فتنه جنگی با عایشه و طلحه و زبیر در نزدیکی بصره کرد که به جنگ جمل معروف است و جنگی با معاویه در مرز عراق و شام کرد که به جنگ صفین معروف است و یک سال و نیم ادامه داشت و نیز جنگی با خوارج در نهروان کرد و به جنگ نهروان معروف است . به این ترتیب در ایام خلافت خود بیشتر مساعی آن حضرت صرف رفع اختلافات داخلی بود و پس از گذشت زمان کوتاه سحر روز نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجری در مسجد کوفه در سر نماز به دست ابن ملجم ملعون که از خوارج بود ضربتی خورده و در شب بیست و یکم همان ماه به شهادت رسید.


موضوعات مرتبط: خلاصه ای زندگی نامه ی 14معصوم ، حضرت امام علی (ع) ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 11 آذر 1393برچسب:, | 15:57 | نویسنده : یک دل سیر شوق ثامن الحججی |

مقدمه

زندگي حضرت محمد (ص) از صدر اسلام مورد توجه و اهتمام مسلمانان قرار داشته است ؛ با اينهمه ، روايات بي‌شمار موجود در بيشتر جزئيات همداستان نيستند و به ويژه آگاهيهاي ما در باب زندگي آن بزرگوار ، پيش از بعثت ، به تفصيل شرح سيرة ايشان پس از بعثت نيست . به هر حال ، آنچه از مطالعه و بررسي زندگي وي در طول 63 سال در ذهن نقش مي‌بندد، بازتابي از تصوير ظهور پيامبري الهي و سرگذشت شخصيتي است كه با پشت سر نهادن دشواريهاي بسيار ، بي‌هيچ خستگي و نااميدي به اصلاح جامعه ، دست زد و توانست جزيره العرب را متحد كند و آمادة گستردن اسلام در بيرون از مرزهاي عربستان شود و از آن مهم تر ديانتي را بنياد نهد كه اينك يكي از مهم‌ترين اديان جهان به شمار مي‌رود .

بقیه در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: خلاصه ای زندگی نامه ی 14معصوم ، حضرت رسول اکرم(ص) ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 11 آذر 1393برچسب:, | 15:53 | نویسنده : یک دل سیر شوق ثامن الحججی |
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.