هدیه امام خمینی رحمه الله
دوستان خوبم! رهبر محبوب ما امام خمینی رحمه الله ، سالروز تولد حضرت زهرا علیهاالسلام را روز مادر معرفی کردند. ما هر سال علاوه بر اینکه این روز فرخنده را جشن می گیریم، به مامان های خوبمان هم تبریک می گوییم. به دیدن مادر بزرگ های مهربان هم می رویم و با دادن هدیه ای هر چند کوچک، عشق و علاقه خود را به آنها نشان می دهیم و از زحمت هایی که برای ما کشیدند، تشکر و قدردانی می کنیم. عزیزان خوبم! آیا می دانید بهترین تشکر و قدردانی از مادران خوب و مادر بزرگ های مهربان چیست؟ بله، همینطور است؛ احترام گذاشتن به آنها، گوش دادن به حرف آنها، و کمک کردن در کارها می تواند بهترین هدیه برای آنها باشد.
موضوعات مرتبط: کودکـــــــــانه ، داستانها ، ،
برچسبها:
قصه برای روز مادر
ارزش احترام به مادر
«اویس» نام چوپانی بود که با مادر پیرش زندگی می کرد. او از مادرش پرستاری می کرد. اویس تعریف پیامبر اسلام را خیلی شنیده بود. دلش می خواست هر طور شده آن حضرت را از نزدیک ببیند. از مادر برای رفتن به مدینه و دیدن حضرت محمد صلی الله علیه و آله اجازه خواست. مادر اجازه داد؛ اما شرط کرد که بیشتر از نصف روز در مدینه نماند و زود برگردد. اویس قبول کرد و به طرف شهر مدینه رفت و به خانه پیامبر رسید؛ اما متأسفانه پیامبر نبود. تا ظهر صبر کرد، آن حضرت نیامد. اویس با ناراحتی فراوان از این که موفق نشده بود پیامبر را ببیند به خانه برگشت.
پس از مدتی پیامبر صلی الله علیه و آله به خانه آمدند و فرمودند: «من نوری می بینم که بر این خانه تابیده. چه کسی در نبود من به این جا آمده؟» گفتند: «چوپانی به نام اویس». پیامبر فرمود: «اویس به خاطر احترام به مادر دارای مقام والایی است».
موضوعات مرتبط: کودکـــــــــانه ، داستانها ، ،
برچسبها:
کوثر قرآن
برای حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرزند پسری باقی نمانده بود؛ به همین دلیل، آدم های بد در شهر مکه، ایشان راسرزنش می کردند؛ چون آن ها فکر می کردند هر کس پسر نداشته باشد بعد از مرگش هیچ نامی از او باقی نمی ماند، غافل از اینکه خداوند به پیامبر دختری خواهد داد که فرزندان او از بهترین و مهم ترین انسان ها می شوند و خود او نیز بانوی اول جهان خواهد شد. بعد از تولد حضرت زهرا علیهاالسلام خداوند در یک سوره کوچک به نام «کوثر» این خبر را داد که دشمنان حضرت، بی نام و نشان می مانند نه ایشان. بچه ها! خوب است این سوره کوچک را که مژدگانی خدا به پیامبر است، با هم بخوانیم و تولد حضرت زهرا علیهاالسلام را به پدر بزرگوارشان با این هدیه، تبریک بگوییم.
عزیز بابا
«فاطمه، عزیزترین مردم نزد من است». حضرت محمد صلی الله علیه و آله علاقه زیادی به حضرت زهرا علیهاالسلام داشتند. فاطمه زهرا علیهاالسلام هم خیلی بابا را دوست داشتند و همیشه همراه پدر و کمک ایشان بودند. وقتی تنها پنج سال داشتند، ابوطالب، عموی پیامبر، و مادرشان حضرت خدیجه علیهاالسلام به سوی خدا پرکشیدند و پیامبر ماند و دخترش حضرت فاطمه علیهاالسلام . این دختر کوچک، مانند مادری مهربان از پدر نگهداری می کرد. وقتی دشمنان پیامبر، در بیرون از خانه ایشان را اذیت می کردند و گاهی لباس پیامبر را کثیف می کردند، فاطمه علیهاالسلام در خانه از پدر پذیرایی می کرد و با دستان کوچکش لباس های پدر را می شست.
بانوی اول
از بین تمام زن های دنیا، چهار زن به عنوان بهترین زنان از سوی پیامبر معرفی شدند: آیا شما نام آن ها را می دانید؟ حضرت مریم (مادر عیسای پیامبر)، حضرت آسیه (همسر فرعون که ایمان آورد و شهید شد)، حضرت خدیجه علیهاالسلام (همسر پیامبر صلی الله علیه و آله ) و حضرت فاطمه علیهاالسلام . آیا می دانید از این چهار نفر، کدام یک رتبه اول را دارند؟
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله ، حضرت فاطمه علیهاالسلام را به عنوان نفر اول زنان دنیا معرفی کردند و فرمودند: «فاطمه، سرور زنان دنیاست».
در خدمت مادر باش
«بهشت زیر پای مادران است».
این جمله زیبا را هم پیامبر فرموده اند و هم دختر ایشان حضرت زهرا علیهاالسلام . اما حضرت فاطمه علیهاالسلام قبل از گفتن این جمله یک دستور زیبای دیگر هم داده اند، خوب گوش کنید:
«در خدمت مادر باش، زیرا بهشت زیر پای مادران است».
چه خوب است امروز که روز مادر است، این سخن زیبای حضرت زهرا علیهاالسلام را به کار بندیم و فرزند خوبی برای مادر و پدرمان باشیم.
مسابقه خوشنویسی
روزی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به نوه های خود، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام فرمودند: «هر کس خط زیباتری دارد، قوی تر است». حسن و حسین علیهماالسلام ، هر کدام خط زیبایی نوشتند و از پیامبر خواستند تا درباره بهترین خط نظر بدهد. پیامبر قبول نکردند و فرمودند: «از مادرتان بخواهید که خط بهتر و زیباتر را انتخاب کند. حضرت زهرا علیهاالسلام وقتی به نوشته ها نگاه کردند، دیدند هر دو خط زیباست. با خود گفتند: «من چه می توانم بکنم و چگونه میان این دو کودک داوری کنم» سرانجام فکری به ذهنش رسید و فرمود: «من رشته این گردنبندی که دارم را پاره می کنم و دانه های آن را بر سر شما می ریزم و میان شما پخش می کنم. هر کدام از شما دانه های بیشتری جمع کند، خط بهتر و قدرت بیشتری دارد». با این کار، شادی و خنده تمام فضای خانه را پر کرد.
نام های آسمانی
انسان های خوب، اسم های خوبی هم دارند؛ اسم هایی که خوبی ها را بیان می کند. دختر پیامبر صلی الله علیه و آله ، حضرت زهرا علیهاالسلام نیز، چون بهترین بانوی دنیا هستند، بهترین نام ها را دارند؛ نام هایی که بسیاری از آن ها، روی دختر خانم های عزیز گذاشته شده. بعضی از نام های آسمانی حضرت زهرا علیهاالسلام در این سخن امام صادق علیه السلام آمده است: «فاطمه علیهاالسلام ، نزد خداوند نُه نام داشت:
فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه و زهرا».
پس مبارک باد بر آن دختر خانم هایی که پدر و مادرشان نام های آسمانی و زیبای حضرت زهرا علیهاالسلام را بر ایشان انتخاب کرده اند.
موضوعات مرتبط: کودکـــــــــانه ، داستانها ، پند آموز و دانستنی ، ،
برچسبها:
وفات حضرت زینب(س)
هنوز مردم غم از دست دادن امام حسین علیه السلام را فراموش نکرده بودند که زینب کبری علیهاالسلام خواهر بزرگوار او و دختر نمونه حضرت علی علیه السلام بار سفر بست و از دنیا رفت و غم مسلمانان را تازه تر کرد. آن روز 15 رجب بود. آسمان از این حادثه غم انگیز رنگ ماتم گرفته بود. الان سال ها از آن حادثه گذشته است. امروز هم 15 رجب است و سالگرد رحلت حضرت زینب علیهاالسلام . به همین دلیل دل های همه عاشقان او، غمگین است و دوست دارند به زیارت حضرت زینب علیهاالسلام بروند. ما امروز یاد آن حضرت را گرامی می داریم و رحلتش را به شما و خانواده عزیزتان تسلیت می گوییم.
موضوعات مرتبط: کودکـــــــــانه ، داستانها ، ،
برچسبها:
به دنیا که آمد،نامش را گذاشتند عباس ،مادرش قنداقه اش را گرفت دور سر بچه های حضرت فاطمه (س) می چرخاند
1- از همان کودکی همیشه در کنار و یاورپدرش علی (ع)بود و پدر همه آن چه از علم و ادب می دانست به او آموخت هیچ گاه بی اجازه کنار حسین نمی نشست تربیت شده مکتب علی (ع) بود
همه او را به فضل وادب می شناختند
2 - خوش صورت و زیبا روی بود اما سیرت و اخلاقش چیز دیگری بود مثل ماه بود ، قمر بنی هاشم بود
3- دلیریش زبانزد بود ، از هیچ چیز نمی ترسید دشمنان از دیدن قامت استوار او به خود می لرزیدند و امام حسین (ع)از میان تمامی یاران تنها اورا لایق علمداری سپاه می داشتند 4 - اهل حرم امام چشمشان به عباس بود ؛ دلبسته شجاعتش بودند و او حامی حرم بود ، حامی اهل بیت پیامبر در کربلا دور خیمه ها می چرخید و نگهبانی می داد، تا او بود دل حسین (ع)قرص بود و بچه ها امیدوار تا آخرین لحظات کنار امام بود ، وفادار بود .
5 - در کربلا همه تشنه بودند او غم فرزندان حسین را به دوش می کشید بارها برایشان جنگیده بود وآب آورده بود چشمان کودکان تشنه در جستجوی او بود
او سقای کربلا بود
6 - باید آب را به حرم حسین می رساند زنان و کودکان تشنه بودند یاد تشنگی شان آرامش عباس را ربوده بود ودستانش ؛
کودک که بود علی بر دستانش بوسه می زد و گریه می کرد و می گفت : دستان عباس در راه یاری حسین قطع خواهد شد
موضوعات مرتبط: کودکـــــــــانه ، داستانها ، ،
برچسبها:
عطر عبادت در زندان
امام حسن عسکری علیه السلام مثل همه امامای ما در همه لحظه های زندگی، به یاد خدا بودند و هیچ وقت خدا رو فراموش نمی کردند. به همین خاطر، توی صورتشون، نور خدا وجود داشت. وقتی با خدا صحبت می کردند، عطر خوش یاد خدا، همه جا رو پر می کرد. اون قدر قشنگ و با لذت عبادت می کردند که راز و نیازشون، همه رو به یاد خدا می انداخت و حتی دلِ سنگ آدم های سنگ دل رو نرم می کرد. بچه ها! امام حسن عسکری مدت زیادی از زندگی خودشون رو در زندان گذراندند و خلیفه، که اون زمان مثل شاه بود و بدجنس، دو تا از بدترین مأمورهای خودش را انتخاب کرده بود تا امام ما رو در زندان اذیت کنند. مدتی گذشت و وقتی خلیفه اون دو مأمور رو پیش خودش احضار کرد، خبر دار شد که اون ها مسلمون شدند و پشیمون از کارهای گذشته شون، با امام حسن عسکری دوست شدند. خلیفه گفت: وای بر شما! من شما را مسؤول آزار او قرار دادم، نه چیز دیگر؟ مأمورها گفتند: ما وقتی به اونگاه می کردیم، بی اختیار به او علاقه مند می شدیم. او روزها را روزه می گرفت و شب ها عبادت می کرد و مرتب مشغول راز و نیاز با خدا بود
موضوعات مرتبط: کودکـــــــــانه ، داستانها ، ،
برچسبها:
اسب با شعور
بچه ها! حیوون ها هم موجودات با شعوری هستند. اگر کسی به اون ها خوبی کنه، بهشون غذا بده و ازشون مراقبت کنه، متوجه می شن و می فهمن. در این باره می خوام یک داستان از زندگانی امام حسن عسکری علیه السلام براتون تعریف کنم. تو قصر معتمد، خلیفه زمان امام یازدهم، تعداد زیادی اسب وجود داشت که یکی از اون ها، اسب ناآروم و سرکشی بود، به طوری که هیچ کس نمی تونست سوارش بشه. یک روز معتمد تصمیم گرفت امام حسنعسکری علیه السلام رو به قصر بیاره و برخورد اسب رو با امام ببینه. اما بچه ها، تا چشم اسب به امام یازدهم ما افتاد، دست از لجاجت برداشت و آروم و بی صدا در مقابل امامایستاد، به طوری که همه آدمای قصر تعجب کردند.اسب، فهمیده بود که امام، سرچشمه خوبی ها و پاکی هاست و با آدم های قصر، یک دنیا فرق داره. امام حسن عسکری علیه السلام دست پر از مهر و عطوفت خودشون رو بر بدن اسب کشیدند و اسب هم، هم چنان به نشونه احترام، آروم و مؤدّب ایستاده بود.
موضوعات مرتبط: کودکـــــــــانه ، داستانها ، ،
برچسبها:
امام علی علیه السلام که بود؟
علی کوچولو از مادرش پرسید: «مادر! امام علی علیه السلام که بوده که مردم اینقدر دوستش دارند». مادر با لبخندی گفت: «پسرم! امام علی علیه السلام امام اوّل ما مسلمان هاست بقیه امامان ما فرزندان حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا علیهاالسلام هستند. حضرت علی علیه السلام در تمام سال های زندگی اش به فکر همه محرومان، فقیران، نیازمندان و فرزندان یتیم و بی پدر بود. تمام ثروت خود را صرف کمک به آنها می کرد. امام علی علیه السلام بزرگ ترین و بهترین مرد روی زمین است. همان طور که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «علی بهترین آفریده هاست». این امام بزرگوار را «ابن مُلْجَم مرادی» در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، در هنگام نماز صبح در مسجد شهر کوفه با شمشیر زهرآلود زخمی کرد. محراب نماز با خون علی علیه السلام رنگین شد. بعد از دو روز، در سحرگاه بیست و یکم ماه رمضان، حضرت علی علیه السلام به شهادت رسید.
موضوعات مرتبط: کودکـــــــــانه ، داستانها ، ،
برچسبها: